فایل ورد (شرح نی نامه ی مولانا فارسی دوازدهم)
بشنو این نی چون شکایت می کند از جدایی ها حکایت می کند
نی نامه مثنوی معنوی
مولانا جلالدین محمد بلخی
بیت 1
نی : استعاره از انسان آگاه وآشنا با حقایق عالم معنا - جدایی : جدایی انسان از عالم معنا و از خالق خود
حکایت وشکایت : جناس ناقص
معنی : صدای این نی ( مولانا – انسان آگاه ) را بشنو که چگونه داستان خود را بیان می کند و از جدایی ها ( جدایی از عالم معنا ) شکایت می نماید
بیت 2
نیستان : استعاره از عالم معنا - بُبریده اند : بریده اند – قطع وجدا نموده اند .- نفیر : فریاد وزاری به آواز بلند – مرد وزن : مجاز از همه انسانها - مرد وزن : تناسب
معنی : از آن هنگامی که مرا از نیستان ِ عالم معنا جدا نموده اند از فریاد وزاری من تمامی آفریده ها نالان وگریان هستند
بیت 3
سینه : مجاز از انسان سینه سوخته و رنج کشیده - شرحه شرحه : پاره پاره ، - فراق : دوری .جدایی - اشتیاق : میل قلب به دیدار محبوب ، (روح کمال طلب و خداجو در راه شناخت خدا و درک حقیقت هستی است)
معنی : کسی را می خواهم که قلبش از فراق حضرت حق در سوخته باشد وقلبش زخمی وپاره پاره باشد ، تا من درد اشتیاق خود را به او بیان کنم
( روح کمال طلب مشتاق پروردگار و ادراک حقیقت هستی است )
بیت 4
بیت ، تلمیح دارد به آیه ی " انا لله وانا الیه راجعون " ونیز " کل شیٍ یرجع الی اصله ( هر چیز به اصل خویش بر می گردد)
کاو : مخفف که او - اصل و صل جناس ناقص"
معنی : هر کس از اصل خود از مبداء هستی دور افتاده باشد در نهایت به همان جا نیز باز می گردد.
بیت 5
من : مولانا ، نی ، عشق / هر جمعیتی : همه ی انسان ها ، تمام اقشار / جفت : همراه /
بدحال : کسانی که در سیر وسلوک به سوی حق کند وآهسته وخسته حرکت می کنند / خوش حالان : ره روان راه حق که با اشتیاق وعلاقه راه سیر وسلوک را طی می کنند .
من ناله عشق به حق را ، را برای تمام انسان ها سر داده ام ،و با سالکان خسته و کُند رو و با روهروان تند ومشتاق وشادمان از سیر و سلوک ، همراه گشتم
بیت 6
ظن : خیال و گمان
هر کسی در حد فهم و ادراک خودش با من یار و همراه شد اما حقیقت حال مرا درنیافت .( هر کسی از دیدگاه خود و در فهم خود به مسائل نگاه می کند اما حقیقت امر را درک نمی کند
بیت دارای مثل است ( ضرب المثل )
بیت 7
نور : در اینجا ، بصیرت ، توان ، قدرت ، فهم ودرک / لیک : اما / چشم وگوش : مجاز از کل حواس و ادراک انسان
چشم وگوش : تناسب / دور ونور : جناس ناقص /
بیت 8
مستور : پوشیده وپنهان / دید : دیدن ، مشاهده ( اسم است نه فعل ) / دستور : اجازه ، وزیر ، راهنما
معنی : گرچه جان ، تن را ادراک می کند و تن نیز از جان آگاهی دارد وهیچ یک از دیگری پوشیده نیست ، اما هیچ کس اجازه و توانایی دیدن جان را ندارد ( اسرار معنوی با چشم ظاهر دیده نمی شود )
تن – جان – نیست : تکرار تن زجان و جان زتن : آرایه تکرار / دستور ، مستور : جناس ناقص
بیت 8
نای : نی / استعاره از عشق ، / آتش در مصرع دوم : استعاره از عشق
/ نیست در مصرع اول : فعل ربطی – مخالف است باد در مصرع اول : جریان هوا
/ نیست در مصرع دوم : نابود ، فانی باد در مصرع دوم : فعل دعایی معنای دوم ، جریان هوا
بانگ نای : مشبه آتش مشبه به
دو تا قافیه دارد : نیست و باد ( ذوقافیتین )
جناس تام : نیست و نیست / باد و باد آتش و باد : تناسب
باد در مصرع دوم : ایهام تناسب ؛ معنای اصلی ، فعل دعایی .
( عشق آتش سوزان است - فرد بی بهره از عشق الهی نابود باد!)
معنی : ناله ی نیِ عشق ، باد هوا نیست ، بلکه آتشی ست سوزان ، هر که این آتش عشق در وجودش نیست نابود باد!
بیت 9
کاندر : مخفف که اندر / می : شراب ، باده ، می در عرفان به معنی لطف خاص خدا و توجه ونظر اوست ، الهامات غیبی
آتش عشق : اضافه ی تشبیهی عشق : مشبه . آتش : مشبه به /
جوشش عشق : اضافه ی استعاری ؛ عشق به چیزی تشبیه شده که مثل آب ، چشمه ومی .... می جوشد)
مصرع دوم : آرایه حسن تعلیل ( علت جوشیدن شراب را عشق می داند )
معنی : عشق باعث نالیدن نی می شود ؛ عشق است که مایه جوشش و مستی آفرینی شراب گشته
بیت 10
حریف : همدم / هرکه : عاشقان / یار : معشوق / بُرید : جدا شد ، دچار فراق شد /
پرده : اولی در اصطلاح : آهنگ ونغمه های مرتب موسیقی دومی : حجاب / " ش " در پرده هایش : نی
مرجع ضمیر ما : عاشقان / پرده دریدن : فاش کردن راز
پرده و پرده : جناس تام / بُرید و درید : جناس ناقص /
نقش دستوری تمام ضمیر ها ( " هر که " " ش" "ما" : مضاف الیه
معنی: نغمه های نی ، همدم هر عاشق هجران کشیده ای است ؛ آهنگ ونغمه ی نی ، پرده ها وحجاب ها را برای کسی که جویای معرفت است ، از مقابل چشم بر میدارد تا معشوق حقیقی را ببیند ( آهنگ نی ، عاشق را منقلب و گریان نمود و با جاری شدن اشک راز او را فاش نمود
مفهوم نی : افشا کننده راز عاشقان - یاری گر عاشقان جویای معرفت برای دیدار معشوق (خداوند)
بیت 11
تریاق : ضد زهر ، پاد زهر / دمساز : همدم ، همنشین ، هم راز /
نی : هم زهر ، هم پادزهر است ( هم در آفرین ، هم درمان بخش )
نی : در مصرع اول مشبه زهر مشبه به - نی مشبه تریاق مشبه به / زهر وتریاق : تضاد و پارادوکس
بیت موازنه دارد
که در هر دو مصرع : ضمیر پرشسی به معنای چه کسی / که دید : استفهام انکاری
معنی : نی هم زهر است وهم پاد زهر ؛ در عین در آفرینی درمان بخش است ( مطابق ظرفیت افراد )
بیت 12
حدیث می کند و قصه می کند : بیان کردن داستان ، تعریف کردن قصه / پرخون بودن : کنایه از شدت سختی مشقت ورنج
راه : منظور راه عشق / حدیث : سخن ، خبر / - نی باینگرِ داستان راه خونین عشق است.
بیت تلمیح دارد به : داستان لیلی ومجنون / مجنون : نماد عاشقان پر درد وسختی کشیده و ناکام /
می کند : تکرار
مفهوم: نی : بیانگرِ عشق های ناکام وسراسر درد ورنج است
معنی : نی ، داستان راه خونین عشق را بیان می کند و از قصه ی عشق عاشقانی چون مجنون
بیت 13
محرم : راز دار خویشاوند ، خودی / هوش : در اینجا به معنی عشق / بی هوش : این بیت به معنی عاشق
گوش : تشخیص ( به سبب مشتری بودن)
زبان و گوش : تناسب / زبان : مجاز از سخن وکلام /
هوش و گوش : جناس ناقص / مصرع اول : متناقض نما است / مر : نشانه تاکید در متون گذشته
حقیقت عشق را هرگز کسی درک نمی کند و تنها عاشق ( بی هوش ) محرم است ، همانطور که " گوش " برای ادراک سخنان زبان ابزار مناسبی است .( تنها فرد صلاحیت دار و لایق برای درک عشق ؛ عاشق است )
را " نشانه ی فک اضافه هست ( مشتری زبان جز گوش نیست )
بیت 14
بی گاه شدن روز : سپری شدن روزها ی زندگی / مرجع ضمیر "ما" : عاشقان
روزها و سوزها : جناس ناقص / واج آرایی در : تکرار مصوت بلند : "ا " و صامت "ه"
معنی : در غم واندوه عاشقی ما ، روزهای زندگی سپری شد و روزها با سوز دل همراه شد و به پایان رسید .( غمگین بودن همیشگی عاشق)
بیت 15
باک : ترس ، هراس / مرجع ضمیر "تو" : معشوق ( پروردگار)
روزها : تشخیص / پاک و باک : جناس ناقص / "رو" و " بمان" : تضاد / " گو" و " رو" فعل امر : بگو و برو
اگر روزهای عمر از دست رفت بگو برود اهمیتی ندارد ؛ ای خدا تو بمان که آنچه برای منِ عاشق مهم است تویی زیرا معشوقی چون تو پاک و منزه نیست
بیت 16
ماهی : استعاره از عاشق ( عاشق مانند ماهی است که از دریای عشق خداوند سیر نمی شود )
آب : استعاره از عشق ومعرفت الهی
بی روزی : در لغت به مهنی بی نوا و درویش ، بی بهره – اما در این جا به معنی انسان بی بهره از عشق
روزش دیر شد : روزگارش تباه و بیهوده شد
سیر و دیر : جناس ناقص / ماهی و آب : تناسب
معنی : تنها ماهی دریای حق ( انسان عاشق ) است ه از غوطه خوردن در آب عشق ومعرفت سیر نمی شود ( هر موجودی غیر از ماهی از آب سیر می شود ) هر کسی از عشق بی بهره باشد ، روزگارش تباه و بیهوده و
بی بهره می شود
( تنها فرد لایق عشق ، عاشق است )
بیت 17
در نیابد : درک نمی کند – نمی فهمد / پخته : این جا به معنی عارف ِ واصل / خام : آن که راه عشق را طی نکرده – بی تجربه در عشق / کوتاه کردن سخن : به پایان بردن کلام – سخن نگفتن / والسلام : الوداع – خدانگهدار
معنی
آن که راه عشق را طی نکرده و بی بهره از عشق است ؛ از حال عارف ِ واصل ِ به حق رسیده ؛ بی خبر است پس سخن را باید کوتاه کرد و به آن پایان بخشید ( انسان های غیر عاشق حال عاشقان وعارفان را درک نمی کنند )